جدول جو
جدول جو

معنی ساعت شمسیه - جستجوی لغت در جدول جو

ساعت شمسیه(عَ تِ شَ سی یَ)
رجوع به ساعت آفتابی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساعت شمسی
تصویر ساعت شمسی
اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت ظلّی، ساعت آفتابی
فرهنگ فارسی عمید
(عَ تِ شَمْ ما طَ / طِ)
ساعت شماطه دار. ساعتی است که زنگی دارد و میتوان آن را قبلا چنان تنظیم کردکه در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار سازد
لغت نامه دهخدا
ساعتی که میتوان آنرا قبلاً چنان تنظیم کرد که در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار کند
فرهنگ لغت هوشیار